خانم کمپرساز | اویکو به جای ال ۹۰

کمپردار شدن بدون پول!

روایت نگاه و سبک زندگی خانم سلطانی، خانم کمپرساز سبزواری به همراه همسرش ماجرایی شنیدنی و در عین حال عجیبه که برای بعضی از ما یه امر محال و ناممکنه. خانمی که باور داره پول فقط یه ورق کاغذه که اسیرمون کرده.

کسی که ایمان داره هر چیزی رو که از ته دل بخوای بهش میرسی. خانمی نیکوکار که در طول زندگی خودش، در هر زمینه ای کار خیرخواهانه انجام داده و با بخشش و دست گیری از جوونها، زندگی خیلی ها رو نجات داده.

خانم سلطانی مصداق زنده کسی هست که برای خواسته هاش تلاش میکنه و از همه مهمتر به راحتی از مال و منال دنیا میگذره و تا میتونه به دیگران میبخشه. انقدر که روزگار خودشو مکلف دیده که هر چی که خواست بهش ببخشه.

داستان زندگی خانم سلطانی یه درس باور نکردنی اما واقعیه. درسی که میگه “تو نیکی می‌کن و در دجله انداز  که ایزد در بیابانت دهد باز”

تو این بخش ماجرای خانم کمپر ساز رو میخونید که تو یه نقطه عطف مهم از زندگی اونم در اوج، همه چیز رو می بخشه و با یه سواری زندگی در سفر رو شروع میکنه. این گفتگو پر از نکات خاصه که بهمون میگه از هر نقطه ای میتونی شروع کنی و زندگی در سفر و کمپر دار شدن یه آرزوی دست نیافتی نیست. حتی برای کسی که از صفر شروع میکنه.

تو این اپیزود  هم سعی کردیم  تو دل گفتگو با خانم سلطانی و همسرش، به پاسخ برخی سوالها برسیم. پس پیشنهاد میکنیم این بخش رو از دست ندید و این گفتگوهای جذاب رو اینجا ببینید و اینجا هم بشنوید.

گفت و گو با خانم کمپرساز و همسرش

خانم کمپرساز و سفر

داستان شروع سفرهای خانم سلطانی و همسرشون از اونجایی شروع شد که بعد از به ثمر رسیدن کار و راه اندازی یه کارخونه کوچیک تولیدی برای قطعات و لوازم جانبی خودرو، درست وقتی که خیلی از ما حاضر نیستیم کار و درآمد بیشتر رو رها کنیم یک تصمیم مهم میگیرند.

بله ایشون تصمیم میگیرند که کارگاه رو به جوونترها که نیاز به کار و زندگی داشتن ببخشند و یه مسیر تازه رو شروع کنند. زندگی در سفر اونم با یه خودروی سواری ساده که با دست خودشون و با کمترین امکاناتی که تو دسترس داشتند تجهیز کرده بودند. یک تصمیم خاص که تمامی قواعد و تعریف های ذهنی ما رو به هم ریخت. یه کار منحصر به فرد که نیاز به یه باور و ایمان قوی داشت.

اصولا همه میدونیم تا پشتوانه درآمدی و یا یه سرمایه امن نداشته باشیم، هزینه کردن برای زندگی در سفر به نظر معقول نیست. اما خانم سلطانی به هیچ کدوم از این تعریف ها و قاعده ها اهمیتی نمیدن. ایشون برای رسیدن به هر چیزی تو زندگی دلشون رو به دریا زدن و فقط به سمت  آینده و هدفشون رفتند. نوعی تفکر و فلسفه زندگی که دلی به وسعت دریا میخواد.

خانم کمپرساز در سفر

خانم کمپرساز و شانس

همونطور که بالاتر براتون گفتیم خانم کمپرساز خیلی راحت از دارایی های خودش میگذره تا مراحل تازه ای از زندگی رو تجربه کنه .اونم از نوع زندگی در سفر و با کمپر. امانکته اینجاست که سرمایه ایشون پول بادآورده نبوده و پشت هر چیزی که داشتند و ساختند، سالها تلاش و زحمت و باور قلبی بوده.

شاید جالب باشه که بدونید ایشون زندگی مشترکشون رو با هیچی شروع کردند و با تلاش و هم دلی آروم آروم زندگیشون رو ساختند.

ایشون از ماجرای برنده شدنشون در قرعه کشی های مختلف بانک و غیره گفتند. حتی در مواردی شرکت در یک قرعه کشی که گذری بوده و به محض شرکت کردن اسمشون دراومده! جالبتر اینکه همیشه باور داشتند و مطمئن بودند که برنده و انتخاب میشن.

تو نگاه اول به نظر میاد این موارد صرفا خوش شانسی و خوش اقبالی ایشون بوده و شاهین خیر و برکت و شانس رو شونه ایشون جا خوش کرده. اما در ادامه متوجه شدیم که به قولی ایشون نون قلب مهربان و دستهای بخشنده خودشون رو میخورند و شما میتونید شرح کامل این اتفاق ها رو اینجا ببینید و اینجا هم بشنوید.

از نظر خانم کمپرساز وقتی واقعا بخوای، زمین و آسمون و کلا هستی دست به دست هم میدن که شما به خواسته خودتون برسید. به شرطی که این مهم رو باور داشته باشید. که البته رسیدن با این باور واقعا کار هر کسی نیست. اینکه به قولی اینطوری سیمتون وصل باشه و هر چی خواستید براتون مهیا بشه، تو ذهن و فکر ما و شما  تخیلی و باورنکردنیه.

شاید سختی های زندگی و شوک های اقتصادی و تورم روز به روز، بخشی از عواملی باشن که ما رو مجبور کردند مرتب نگران آینده باشیم و تا میتونیم سرمایه برای روز مبادا جمع کنیم. کاری که خانم سلطانی انجام ندادند و قبول ندارند. شاید بشه گفت بزرگترین خوش شانسی ایشون همین قلب رئوف و دل صافیه که دارن.

خانم کمپرساز و همسر در بالکن کمپر

خانم کمپرساز دست به آچار

یکی از مواردی که تو گفتگو با خانم سلطانی، خانم کمپرساز سبزواری، متوجه شدیم این بود که ایشون برای تجهیز سواری و ساخت کمپر خودشون دست به کار شدن و با اطلاعاتی که به دست میاوردن و تحقیق و پرس و جو و کمی هم خمیرمایه خلاقیت و همت و سر نترس داشتن، خودشون ست به آچار شدند و ماشین خودشون رو تجهیز کردند.

به نظر میرسه کودک درون ایشون زیادی بیش فعاله و انقدر پر انرژی هستند که صبر نمیکنند تا کسی بهشون بگه چکار کنند و خودشون دست به کار میشند. حتی در مواردی تعمیرات خودرو هم بخشی از تجربیات با ارزش ایشون بوده. انگار انجام هر کاری با دستان ایشون امکان پذیره. این انرژی تو طرز صحبت و سرعت کلام ایشون هم مشهوده و انگار یه دنیا حرف برای گفتن دارن که تو این اپیزود که چه عرض کنیم، تو ده اپیزود هم جا نمیشه.

خانم کمپرساز دست به آچار

خانم کمپرساز و ون

ماجرای جایگزین شدن ون اویکو آ۳۶ به جای ال۹۰ هم شنیدنی و خاص بود. اینکه چطور در عین ناباوری همسر و نداشتن پول کافی تونستند این ون رو خریداری کنند هم جالب بود. که البته این بخش رو هم میتونید به طور کامل بشنوید و ببینید. اما اینجا به طور خلاصه همین قدر بهتون بگیم که وقتی خانم کمپرساز ون فعلی خودشون رو دیدند و پسند کردند.

برای خودشون تاریخ مشخص کردند و سر همون تاریخ هم بهش رسیدند. اونم تو شرایطی  که به لحاظ مالی امکان خریدش رو نداشتند. اما خیلی زود در و تخته با هم جور شد و موفق شدند ماشین خودشون رو با این ون تاخت بزنند. خرید این ون برای خانم سلطانی شروع یه فصل تازه بود برای زندگی در سفر. این ون هم با تلاش و صرف کمترین هزینه تبدیل به کمپر شد و حالا شده مرکب ایشون برای سیر و سفر و ادامه یک زندگی پر ثمر.

خانم کمپرساز و ال نود

خانم کمپرساز و نیکوکاری

مهمترین خصیصه خانم سلطانی و همسرشون اینه که همیشه دست خیر داشتند و دارند. ایشون برامون از کمک هایی که کردند و کارهای خیرشون گفتند. فعالیتهای وسیعی در بخش های مختلف از کمک به درمان و اسکان و سرپرستی و غیره که همه رو کامل میتونید خودتون بشنوید و ببینید. اما چیزی که برای ما جالب بود همین نگاه بخشنده و مهربان ایشون بوده که انگار با چیزی که بهش میگن خوش شانسی و بالاتر توضیح دادیم گره خورده و تو یک راستا قرار گرفته. یه چیزی تو همین مایه ها که از قدیم گفتند از هر دستی که بدی با همون دست هم میگیری.

جالب تر اینکه ایشون همین حالا هم تو همین سفرها و کمپر سواری، باز هم به دنبال نیکوکاری و کمک به دیگران هستن و به نظر میرسه کمپر، وسیله ای شده برای اینکه خانم سلطانی به  گستره بزرگتری از جامعه امروزمون دسترسی داشته باشند.

برامون مهمه که بدونید:

مهمه که بدونید برای رسیدن و داشتن یک زندگی مفید، لازمه که نقشمون رو تو سفر زندگی بشناسیم . برامون مهمه که بدونید زمانی که دل و ذهنمون رو از فکر منفی و خیال منفی پاک کنیم، تازه فرصت میکنیم از زندگی لذت ببریم و این شادی و لذت رو با بقیه به اشتراک بذاریم. کاری که بدون باور و اعتقاد قلبی امکان پذیر نیست. آسون شدن زندگی یه نگاه باز و یه دل بزرگ میخواد و امکان پذیره. درست مثل زندگی خانم کمپرساز که نتیجه نوع تفکر و نگاه ایشونه. حالا به نظر میرسه ساخت یک کمپر و سفر با اون، راهی شده برای تکامل بیشتر و زندگی پربارتر ایشون.

اگه بعد از شنیدن و دیدن این اپیزود،  فکر میکنید هنوز براتون ابهام یا سوالی باقی مونده و میخواهید در این مورد بیشتر بدونید ، میتونید  از طریق بخش مشاوره با ما در ارتباط باشید  و از ما مشورت کاربردی و حرفه ای بگیرید.

علاوه بر این شما میتونید در کانالهای ما در یوتیوب و کست باکس و در صفحه رسمی رادیو کمپر در اینستاگرام، کامنت هاتون رو بفرستید.

نظر شما چیه؟

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.